قايقي در طلب موج به دريا زد و رفتبايد از مرگ نترسيد، اگر بايد عشق
عاقبت راز دلم را به لبانش گفتمشايد اين بوسه به نفرت برسد، شايد عشق
شمع روشن شد و پروانه به آتش پيوستمي توان سوخت، اگر امر بفرمايد عشق
پيله اي رنج من، ابريشم پيراهن شدشمع حق داشت ؛ به پروانه نمي آيد عشق
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم مرداد ۱۳۸۷ ساعت ۴:۱۲ ب.ظ توسط جوا________د
|
نام:جوا________د تاریخ تولد:1/1/1363 سن:23 شغل:بازیگرهنرهای نمایشی.مهندس کامپیوتر(نرم افراز).مربی کونگوفوتوآسنتی جوا________د هستم.25 سال سن دارم.از خط مقدم شهرستان دهلران براتون مطلب می نویسم.امیدوارم از مطالب وبلاک خوشتون اومده باشه.مرسی که به کلبه تنهایی من اومدین باز هم بهم سر بزنید .یک سبد گل همراه با واژه های مهربانی تقدیم شما می کنم تا بدانید خیلی دوستون دارم.دوستون دارم خیلی زیاد.یا علی مدد آی دی:javad_63_b دوستان نظر یادتون نره نویسنده وبلاک: جوا________د