آدرس اینستاگرام من.از طریق لینک زیر

https://instagram.com/javad_eshgeh_madar?utm_medium=copy_link

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟امروز آمده ام با کوله باری از تجربه،زمانی که خواستم این  وبلاک رو ترک کنم،چیزی برای گفتن نداشتم،ولی الان آمده ام تا بغض چندین ساله را بشکنم

خدانگهدار

بی مقدمه و بدون تو ضیح میگم خدا نگهدار ایشا الله که همه دوستان در همه مراحل زندگیشون موفق و پیروزودر کنارخانواده لبتون خندون باشه.

 خدانگهدار

تولد

یکم فروردین بهترین روز منه تولدمه خیلی دوست داشتم الان نازی کنارم بود آخه دلم واسش یه ذره شده

تولد.....................تولد.....................تولدت مبارــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک

خسته ام ...

خسته ام ...

سلام به همه دوستان گلم که یارو یاور( صفای  اشک و وفای غم آقا جواد )بودند بی نهایت سپاسگذارم.از دوست خوبم دختر کویرتشکر می کنم .که با حرف هاشون تاثیرات مثبت رو روی من گذاشتند.

این وبلاک عاشقانه رو تقدیم می کنم به نازنین عزیزم که همه وجودم از اوست

خسته ام از این هوای تاریک و بارانی ************************از این دلتنگی و درد و پریشانی

 خسته ام از این قلبهای بی احساس***********************از این گونه های خیس و التماس

 خسته ام از این روزهای تنهایی************************از این بیهوده امیدها به نور و رهایی

خسته ام از این حرفهای بی پایان*************************از این قلب ناامید و همیشه نالان

خسته ام از این عشقهای پوشالی*************************از به ظاهر مردان پوچ و تو خالی

خسته ام از تیک تیک ساعت دیوار************************از ناله های درد دل همیشه بیمار 

 خسته ام ازاین آدمک های زشت وبی قلب***************از این دنیای بی رنگی و زمستون سرد

 

لحظه دیدار نزدیک است

[1.jpg] 

در تمام مدت، تو آنجا بودی...در تمام مدت...
آنجا که خدا بود و گرمی سکوت بود و همه اشک بود و سوز نیاز بود... تو آنجا بودی...
کلمات حقیر، از ته دل، زبانه می کشیدند، اما دریغ، که هیچ نمی گفتند... و تو، تمام مدت، آنجا ایستاده بودی و لبخند می زدی.
تمام مدت، تو آنجا بودی... فضا از تو پر بود...از خود تو... از خود خود تو...پر... پر.
آنجا که حضور یادت در جام جانم، چنان شرابی ریخت، که شب، از مستیم ترسید... تو آنجا بودی، آنجا که ظهور نامت چنان مرا از من ربود، که دیگر زمین، بودنم را حس نمی کرد... تو آرام، لبخند می زدی...
تو با من بودی... با من... با صدای جانم... با فریاد درونم...با سکوت زبانم... با آتش دلم... حتی آن هنگام که فهمیدم چقدر کوچکم... چقدر ناتوانم... آنجا، در گوشه تالار سینه ام، در همان اتاق صنوبری شکل، می تپیدی... تو آنجا بودی... تو آنجا بودی...
و لبخند می زدی...

تو می دانی چه کسی این را برایم زمزمه کرد و ...

اگر بگریم، گویند که عاشق است،
اگر بخندم، گویند که دیوانه است،
پس می گریم و می خندم، که بگویند :
یک عاشق دیوانه است...

تو می دانی چه کسی برایم زمزمه می کرد این را ؟
 
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی...

رفتن یه عاشق

گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست
بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست
گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن
گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست
پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف
تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست
گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت 
 جز عشق تو در خاطر من مشغلهای نیست
رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت
بگذار بسوزند دل من مساله ای نیست

 


اگر ماندی تو بگذار

 

آخه چجور دلت اومد تنهام بزاري و بري

آخه مگه حرفي زدم زخم زبوني من زدم

آره همش بهونه بود.. مساله يار ديگه بود

دلت هوايي شده بود..کارم از کار گذشته بود.

عشق فراتر از اینهاست

 

 

عشق حقيقي بي دليل است واز قلب سرچشمه مي گيرد. هرگز به

دنبال تأييد عشق بامعيارهاي ذهني نباش. ذهن فقط به درد

زندگي در دنيا مي خورد. اگر بخواهي مي تواني به توانايي ها

و امكانات فردي كه دوستش داري فكر كني اما در اين صورت تو

براي زندگي آينده به دنبال شرايط بوده اي. عشق فراتر از

اينهاست. فراتر از معيارهاي ذهني است. عشق از جاذبه هاي

بدني هم فراتر است نزديكي عشق فاصله هاي زماني و مكاني را

درهم مي شكند چون مرز عشق از زمان و مكان فراتر است. تو

از طريق قلبت با قلب ديگري ارتباط مي گيري... اين رابطه

كلامي نيست به حرف در نمي آيد و با هيچ معيار ذهني قياس نمي

شود. از قلب عشق و اعتماد زاده مي شود. ذهن هميشه ترديد

دارد در حالي كه عشق كاملاً اعتماد مي كند. عشق از بدن چهارم

مي آيد بنابراين با معيارهاي بدن هاي پايين تر قابل سنجش

نيست و فقط به وسيلة‌ آنها به نحوي محدود حس مي شود.شما وقتي

كسي را دوست داريد تنها از حضورش شاد مي شويد و ديگر

نيازي به هيچ چيز ديگري نداريد.حالا به عنوان يك شاهد به

فردي كه از عشق خود نسبت به او شك داريد فكر كنيد. تصور

كنيد كه مقابل هم قرار گرفته ايد و شما به عنوان شاهد هم

خود را مي بيني و هم او را. چه احساسي داريد؟ آيا ضربان

قلبت تان تندتر شده؟ آيا حس مي كنيد امواج شادي بخش از سوي

قلب او به سمت شما مي آيد؟ آيا حضور او برايتان نشاط آور

است؟‌چشمان خود را ببنديد و اين امواج را با تمام وجود

بررسي كنيد. تنها عضوي كه مي تواند بگويد شما عاشقيد يا نه

قلبتان است

دریای عشق

گالری عکس عاشقانه  -   www.gisha.su - گیشا عاشقانه

گیشا عاشقانه - گالری عکس عاشقانه  -   www.gisha.su

می خواهم از عشق بنویسم

سلام امروز دلم هواي ديگري دارد دلم مي خواهم از عشق بنويسم . پاك ترين ، هميشگي ترين ، بي رياترين عشق را تو نثارم كردي مادر.

وقتي فكر مي كنم مادرم را خيلي عذاب دادم نه اينكه بهش بي احترامي كردم ، ولي مي دانم باعث شدم هميشه نگرانم باشه، شايد خيلي شب ها به خاطر من تا صبح نخوابيده باشه ، اشتباه نكنيد بچه گي هامو نمي گويم ، يه فرزند اگه صد سالش هم بشه براي مادر هنوز يه بچه ست، به قول مادرم  بچه هر چي بزرگ تر ميشه غصه هاشم بزرگ تر ميشه.

مادر امروز روز توست و من امروز بيش از هر روز به ياد مي آورم روزهاي بي قراري ام را که بي قرارم بودي و روزهاي دوري ام که دل توي دلت نبود...

مادر مي دانم که دل نگرانم هستي و دوست دارم بداني که مي دانم هنوز که هنوز است دلشوره من را داري...

مهم اين است که تو مادري و هرگز من را از خود جدا  نمي داني.

                                                                  

                

رازعشق

  

سلام سلامي مخلصانه ارادتي خالصانه نه از شهر غريبانه به شيوه اي عاشقانه بالحني محرمانه با نسيمي شاعرانه با دعاي عابدانه با دست خطي کور کورانه من ديوانه از خداي يگانه باچهره مظلومانه با رفتار عاقلانه خدمت دوست عزيزم عرض ميکنم اندر اين عالم که دنيا نام اوست گوهري پيدا نکردم غير دوست.....