گفتم سلام گفتي برو قلبم واست جا نداره

گفتم سلام گفتي برو قلبم واست جا نداره


گفتم تو رو خدا نرو گفتي که فايده نداره


فکر نمي کردم که تو هم مثل غريبه ها بشي


دل تو هم سنگي بشه.. يه روز ازم جدا بشي


پا رو دلم گذاشتي فکر کردي که کي هستي


تو دل ما زياده........ عاشق راستي راستي


کي گفته که اگه بري پنجره مون بسته ميشه


دلم تو سينه ميميره... يه مرغ پر بسته ميشه


اينجوري هام نيست بخدا بهت نميگم که بمون


فقط اينو يادت باشه... که من بودم يه مهربون


حالا اينو خوب مي دونم تو خيلي بي وفا بودي


قلب تو با اون يکي بود تو هم واسش خدا بودي


دخترك عاشق

نميدانم چرا !!! شايد خطا کردم و تو ... بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی نميدانم کجا؟! تا کی؟! برای چه؟! ولی رفتی ... و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمی داشت ، تمام بالهايش غرق در اندوه غربت شد و بعد از رفتن تو آسمان چشمهايم خيس باران بود و بعد از رفتن تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت و من بی تو هزاران بار در لحظه خواهم مرد خيلي سخته كه بغض داشته باشي، اما نخواي كسي بفهمه ... خيلي سخته كه عزيزترين كست ازتو بخواد فراموشش كني خيلي سخته كه سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگيري ... خيلي سخته كه روز تولدت، همه بهت تبريك بگن، جز اوني كه فكر مي كني به خاطرش زنده اي ... خيلي سخته كه غرورت رو به خاطر يه نفر بشكني، بعد بفهمي دوستت نداره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مهرناز دوست دارم

در سکوت مهرناز عشق را می فهمم در نگاهش عشق رامی فهمم .پس بیا دلهایمان رایکی کنیم

وبا هم عشق راتجربه کنیم